زندگی رسم خوشایندیست
هر از گاهی نوشتم
۱۳۹۱ مهر ۱۴, جمعه
۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه
۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه
۱۳۸۸ فروردین ۲۲, شنبه
۱۳۸۷ بهمن ۲۶, شنبه
همیشگی ؟
نوشتن متن ، کاری نیست که آدم بتونه همیشه انجام بده ، ولی هر از گاهی میتونه انجام بده ، این از همون هر از گاهی هاست .. حرفی برای زدن نیست ، ولی برای خالی نبودن عریضه آدم یادداشت میکنه .. شاید برای اینکه یادش بمونه ، گفتن ذهنیات ، هرچند چرند ، میتونه دلیل بودن باشه .. دلیل هستن ، دلیل زندگی ... من فکر میکنم .. پس هستم ، به چی ؟ فهمیدید به منم بگید ...
۱۳۸۷ بهمن ۱۷, پنجشنبه
خوشبختی
خوشبختی یعنی ؟!
قدم زدن توی برف صبحگاهی وقتی که هوا تازه داره روشن میشه و تنهایی ؟
صبح که میری سر کار و برف میاد و داری به عالم و آدم فحش میدی که چرا با ترافیک این روز قشنگ و خراب میکنند ؟
ظهر که زیر برف به کسی که دوست داری زنگ میزنی تا توی این لحظه خوب همراهت باشه ؟
عصر که ناخودآگاه توی راه خونه میفهمی میتونی با کسی که دوست داری زیر برف قدم بزنی ؟
یا شب که نه زیر برف تونستی قدم بزنی ، نه دیگه برفی مونده که بخوای ازش لذت ببری ، نه لذتی بردی ... شب شده ، باید بخوابی ، برفا همه آب شدند ... پس بخواب .. تا سال دیگه باید صبر کنی .
پ.ن. خوشبختی یعنی ؟؟؟
اشتراک در:
نظرات (Atom)