خوشبختی یعنی ؟!
قدم زدن توی برف صبحگاهی وقتی که هوا تازه داره روشن میشه و تنهایی ؟
صبح که میری سر کار و برف میاد و داری به عالم و آدم فحش میدی که چرا با ترافیک این روز قشنگ و خراب میکنند ؟
ظهر که زیر برف به کسی که دوست داری زنگ میزنی تا توی این لحظه خوب همراهت باشه ؟
عصر که ناخودآگاه توی راه خونه میفهمی میتونی با کسی که دوست داری زیر برف قدم بزنی ؟
یا شب که نه زیر برف تونستی قدم بزنی ، نه دیگه برفی مونده که بخوای ازش لذت ببری ، نه لذتی بردی ... شب شده ، باید بخوابی ، برفا همه آب شدند ... پس بخواب .. تا سال دیگه باید صبر کنی .
پ.ن. خوشبختی یعنی ؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر