۱۳۸۷ شهریور ۱۰, یکشنبه

بنتون نامه

1- بعد از گذری بر فروشگاه بنتون - سیسیلی با یکصد هزار تومان هزینه پس از سالها !!! موفق به اخذ و دریافت یک عدد پیراهن و کت تک به سایز و اندازه شدم که البته نظر دوست و همراه و عزیزم در شماره 4 بی تاثیر نبود :)
2- هر روز قصد خوندن زبان انگلیسی رو دارم ، مدتهاست که لای هیچ کتاب زبانی رو باز تکردم و این رو نشونه ضعف خودم میدونم که به زبان به عنوان یک عامل مزاحم در تمامی مراحل زندگی نگاه میکنم . آخرین باری که تلاش کردم زبان بخونم سال 81 بود که آخرش هم با تقلبی روی 20 تومانی موفق به کسب نمره 12 از درس زبان عمومی دانشگاه شدم .
3- هنوز هم یکی از فیووریت های من در زمینه شاعری ترانه و خوانندگی شهیار قنبری هستش ( از زمان اولین وبلاگم که درش تخته شد و بعد هم همین چند روز پیش آدرسش رو عوض کردم و اصلاً دیگه میلی ندارم پست های اون زمان رو بخونم چون تنها نشانه هایی از حماقت هایم توش بجا گذاشته بودم و بچگی ) من به شهیار قنبری علاقه دارم ! بعضی اوقات احساس میکنم چرندیاتی عرض میکنه که حرف دل خیلی از ماهاست وقتی کم میاریم و نمیدونیم چطوری حرفمون رو جمله بندی کنیم .
4- در مورد شماره 3 یکی از آهنگهای شهیار که من کشته مرده اونم ، آهنگی هست بنام کندو و بالطبع Can Do :) در قسمتهایی میگه : کفشای نارنجی تو ، زیباتر از خود غروب ، اهل کجای بندری ؟ کجای آفتاب جنوب ؟ شبیه خاطره نیستی ، حوصله سر نمیبری ، از خواب و از رویا سری ، حتی خوش سلیقه تری . مطمئنم که این رو با مریم بوده :) البته هنوز موفق به تهیه و استفاده از کفش نارنجی برای ایشون نشدم :)
5- در طی اتفاقات بعد از المپیک پکن و اون افتخارات ورزشکاران ! ما ، امروز سرپرست وقت تربیت بدنی مهندس علی آبادی گفتند اگر کم کاری صورت گرفته از جانب ما بوده ، ولی بحث اصلی در این خواهد بود که احتمالاً کم کاری ها به گردن ورزشکاران ما می افتند پس مدیریت محترم سازمان تبرئه میشند :) به امید کسب موفقیت برای تیم پاراالمپیک ( جانبازان معلولین )
6- تصمیم بر آن شده از کمیت بکاهیم و بر کیفیت بیافزاییم :)
7- در آستانه ماه مبارک رمضان ( من که تاحالا روزه نگرفتم :( ) همه چیز گرون شد :) و این خیال مردم رو راحت کرد که مسئولین همه گفتند ما گفته بودیم مردم مشکلی در تهیه کالاها نخواهند داشت ، با این اوصاف واضح و مبرهن هستش که هیچ صحبتی از قیمت نشده که تخم مرغ دانه ای 20 تومان ، شیر پاکتی 100 تومان و ... گرون شده .
8- یاد خاطرات ماه رمضون افتادم که کاشان بودیم ، یادش بخیر ، توی خونه شاید 4 نفر بودیم که هیچ کدوم روزه نگرفته بودیم ، ولی سر اذان سفره ای پهن میکردیم شامل ، کره ، پنیر ، خرما ، نان تازه ، حلوای شکری ، چای ، گاهی هم حلیم و یا آش !! به نهایت لذت افطاری تناول میکردیم و بعد هم با یک تلویزیون خیلی اینچ که هیچ وقت براش آنتن نخریدیم ، به سختی سریال های ماه مبارک و میدیدیم :)
9- تا فردا !!!
10-
هیچ کاری خوشتر از کار تو نیست
هیـچ یـاری مثـل شـهـیار تـو نـیست
کار رفـتن تـا قله ها ، بلنـدی ها ، کـار سـقوط از اوج تـو به زیـر پا
کار خوب قطره قطره باران شدن ، گم شدن در آبی ترین جای دریا
کار به دنیا آمدن ، کار دشـوار ، درک دلتنـگی های زن ، کار ایثار
کار از بر کردن تو ، پیرهن تو، بهترین غزل ، ناز من بهترین کار
کار فهمیدن زن کار تمام وقت من کار خوب سر زدن از عطر تو سر رفتن

هیچ نظری موجود نیست:

 
Free Blog Counter.